شکایت رضا گلزار از یک منتقد سینمایی یا ایجاد رعب و وحشت برای نقد؟!
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۵۵۸۱۷
عصر ایران ؛ کاوه معینفر - پوریا ذوالفقاری منتقد سینما با انتشار متنی در صفحه اینستاگرامش، از شکایت محمدرضا گلزار از او خبر داد. ذوالفقاری نوشته است: «از تماس پلیس فتا متوجه شدم جناب محمدرضا گلزار در کنار نوشتن متنها و توصیههایی خطاب به خودش مبنی بر «بیاعتنایی به دیدگاهها و حرفهای دیگران» ظاهرا طاقت نیاورده و از من شکایت کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نظر میرسد این شکایت به دلیل مطلبی صورت گرفته که پوریا ذوالفقاری ۳۰ فروردین ماه سال جاری در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده بود و در آن مطلب مدعی شده بود که محمدرضا گلزار برای اجرای مسابقه «هفت خان» ۱۸ میلیارد تومان دستمزد دریافت کرده است. و البته همان موقع ما هم با این عنوان به آن پرداختیم : دستمزد 18 میلیارد تومانی گلزار / مگر سوپر لیگ اروپاست!؟
در دنیای سینما همواره رابطه منتقدان با کارگردانان، تهیه کنندهها، هنرپیشهها و ... با فراز و فرود همراه است و این اتفاق تازهای نیست ولی در مورد اخیر و شکایت گلزار یک نکته و پیام نهفته است که نمیتوان به سادگی از آن عبور کرد. واقعیت این است اگر شکایت گلزار به دلیل اعلام رقم دستمزد یا هر اتفاق دیگری بوده است میتوانست از طریق همان پلتفرم اینستاگرام آن را تکذیب یا رد کند و همانگونه که ذوالفقاری نوشته است او هم اخلاقا و قانونا آنرا بازنشر میکرد و همه چیز تمام میشد.
اما این شکایت حکایت از یک رویه دیگری دارد و آنهم این است که هر شخص یا اشخاصی که به جناب سلبریتی یا یک اتفاق مربوط به جناب سلبریتی نقدی داشته باشد را باید چنان نقره داغ کرد که دیگر هوس این کارها نکند و البته درس عبرتی هم باشد برای دیگران.
واضح است که محمدرضا گلزار خود به دادگاه و یا پلیس فتا برای شکایت و ادامه آن مراجعه نمیکند، او همچنان که در فیلم جدید ،یا فصل چندم سریال فلان ، یا مسابقه و ... به تکرار نقشهای همیشگی مشغول است وکیل یا وکلای خود را میفرستد تا آنها پیگیر شکایت او باشند و منتقد سینما را درگیر هزینه و تبعات این اقامه دعوا کنند.
همانطور که گفته شد فارغ از نتیجه این شکایت هدف این است که با تحمیل این هزینه نه صرفا مادی، بلکه زمانی، روحی، روانی و ... منتقد را به جایی سوق دهند که از کرده خود پشیمان شود. صریح بگویم قصد گوشمالی دادن است تا دیگر کسی از این کارها نکند.
اما واقعیت این است که پوریا ذوالفقاری علاوه بر وجه بارز نوشتن نقد فیلم، سویه دیگر اعتبارش از نظرات، دیدگاه و نقدهایی به دست آمده که بر مناسبات و پشت پرده های سینمای ایران در چند سال اخیر داشته است. در برابر جریانات نا متعارف، ورود سرمایههای عجیب و غریب و ... سینمای ایران سکوت نکرده است. مگر یادمان رفته است که زمان بیماری ماندانا سوری (بازیگر قهوه تلخ) چگونه آستین بالا زد و کنار همکلاسی اش ایستاد و سر منشا آن حرکت زیبا شد؟
مگر روزنامه نگاری غیر از این است؟ تعهد اجتماعی مهمترین خصوصیت یک روزنامهنگار و یا منتقد است که نسبت به هر آنچه که کج و معوج، نادرست و ... است ساکت نمیشیند و این اعوجاج، زشتی و نا همگونی را به چالش میکشد.
اگر قصد خاموش ساختن و ساکت کردن است باید گفت تا نقد نباشد، تا چشمانی باز نباشد که بر تاریکیها نور بتاباند، تا صدایی نباشد که بغضهای خفه شده را فریاد بزند هیچ رشدی حاصل نمیشود. اگر میخواهید رشد نکنید و همچنان در آن موقعیتی که هستید بمانید هیچ اشکالی ندارد ولی مشکل این است، آنچه که هستید و آن موقعیتی که دارید را بخواهید جایگاهی رفیع و یا مقامی برتر تعریف کنید. در این صورت همیشه کارشناسان و منتقدانی وجود دارند که با شکل نمودار جایگاه و موقعیت نقطه شما را در محور مختصات نشان خواهد داد.
به جای ناراحت شدن از درک و فهم جایگاه واقعی خود، و اقدامات تلافیجویانه بهتر است دنبال ارتقا خود باشید، نه شکایت و ...
از حق نباید گذشت که واکنش و بیانیه پلتفرم نماوا جالب توجه بود ، نماوا در صفحه اینستاگرام خود با انتشار اطلاعیهای نوشت: «تمامی قراردادهای مالی نماوا با مهدی منیری، تهیهکننده برنامه «هفت خان» بوده و تیم نماوا در طرح این شکایت نه تنها نقشی نداشته، بلکه از آن مطلع هم نبوده است. نماوا مثل همیشه از اظهارنظرها و همچنین روحیه پرسشگری منتقدین و اهالی رسانه استقبال میکند و آماده پاسخگویی به سوالات و ابهامات آنهاست.»
یک نکته دیگر در این ماجرا سکوت عجیب و غریب انجمن منتقدان سینمای ایران و اکثریت دیگر منتقدان نام آشنای سینمای ایران است! به غیر از نیما حسنینسب (منتقد سینما) و چند منتقد دیگر (حدود 10 نفر) چرا بقیه چنین ساکت هستند؟ چرا برای جلوگیری از هزینه تراشی برای همکار خود هیچ اقدامی نمیکنند؟ حتی در حد یک پست یا استوری ساده در اینستاگرام هم حمایتی نمیکنید ؟
یادمان باشد گلزار یا امثال او میتوانند از پوریا ذوالفقاری شکایتکنند و به ضرب پول، رابطه، تیم وکلا و ... او را به گوشه رینگ ببرند ولی نمیتوانند همزمان از 10 یا 20 یا 30 یا ... منتقد سینمای ایران شکایت کنند. اگر امروز سکوت کردید فردا از یک منظر دیگری نوبت شما هم میرسد ، به همین سادگی... واقعا خودم معذب، ناراخت و متاسفم از نوشتن چنین یادآوریی ...منبع: عصر ایران
کلیدواژه: محمدرضا گلزار سینمای ایران منتقد سینما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۵۵۸۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بزرگان فرهنگ و ادب و هنر ایران زمین مهمان "مست عشق" شدند
عصر ایران - امروز جمعه ۱۴ اردیبهشت در رویدادی کم نظیر، بزرگان فرهنگ و ادب و هنر در موزه سینما گردهم آمدند و به تماشای فیلم سینمایی "مست عشق" آخرین فیلم حسن فتحی که بر اساس برداشتی آزاد از حکایت شمس و مولانا ساخته شده است، نشستند.
شاید به جرات بتوان گفت که جمع کردن چنین بزرگانی در کنار هم، تنها در سایه اسامی بزرگی چون شمس و مولانا امکان پذیر بود که با همت سازندگان فیلم سینمایی مست عشق و "بنیاد شمس و مولانا" این امر محقق شد.
بزرگانی از دکتر محمدعلی موحد مولوی شناس و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب کشور، دکتر کریم زمانی و دکتر جلالالدین کزازی و دکتر ژاله آموزگار از ادیبان و مولویپژوهان برجسته، پروفسور ارفعی زبانشناس و متخصص زبانهای باستانی کشورمان که ترجمه منشور کوروش از خدمات ارزنده ایشان به تاریخ و فرهنگ کشورمان به شمار میآید تا استاد لوریس چکناواریان و استاد خدایی از بزرگان موسیقی کشور، استاد کریم زمانی، استاد محمد حیدری، استاد عینالدین صادقزاده و استاد سبزه که همگی از اساتید بنام خطاطی و خوشنویسی کشور هستند، دکتر موسی غنی نژاد استاد برجسته اقتصاد و دکتر عبدالمحمود رضوانی مترجم و زبانشناس بزرگ کشورمان که ترجمه گلستان سعدی به انگلیسی از شاهکارهای ایشان است، دکتر سید احمد محیط طباطبایی، دکتر یونس شکرخواه، دکتر نمکدوست و دکتر فرید قاسمی که همگی از اساتید نامدار حوزه ارتباطات به شمار میروند، در برنامه صبح امروز در سالن سینماتوگراف موزه سینما به تماشای "مست عشق" نشستند.
این مراسم که از ساعت ۱۰ صبح و با حضور حسن فتحی کارگردان و فرهاد توحیدی نویسنده فیلمنامه فیلم سینمایی مست عشق آغاز شد، با تماشای فیلم ادامه یافت و پس از آن این اساتید در کنار یکدیگر و در محفلی دوستانه به بحث گفتگو درباره فیلم و محتوای آن پرداختند.
ابتکار گروه تولید فیلم سینمایی مست عشق در برنامهریزی این رویداد که به نوعی با هدف ایجاد همگرایی میان جامعه نخبگانی و مخاطبان سینمایی شکل گرفته بود، در پایان مراسم و پس از اتمام فیلم بازخوردهای بسیار مثبتی را به همراه داشت.
حضور ستارگانی چون دکتر محمدعلی موحد در کنار لوریس چکناواریان پیام آور این واقعیت جذاب بود، که پاسداران و نگاهبانان تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم، همچنان برای حمایت از آثار فاخری که مبلغ و نمایندهی چهرهی زیبای «ادبیات پارسی و عرفان ایرانی» در پیش چشم مردم جهان است، در کنار هنرمندان متعهد کشورمان ایستادهاند تا همچون همیشه، سالنهای سینما محلی برای گرد آمدن فرهیختگان و تعالی فرهنگ باشد.
هرچند بازخورد شگفت انگیز این چهرههای دانشمند و نکته سنج، مسئولیت دستاندرکاران و خالقان اثر را در آینده سنگین تر می کند اما در عین حال، تعاریف زیبایی که این ستارگان درخشان آسمان فرهنگ و ادب کشور از فیلم و محتوای آن داشتند و رضایتمندیشان از نحوه پرداختن به ظرایف رابطه شمس و مولانا برای عوامل سازنده فیلم بسیار جالب توجه و امیدوار کننده بود.
امروز مجمع ستارگان با زبانی که مخصوص خودشان است گفتند: اگر خوب بسازید، خوب ببینید و به داشتههای این مرز بوم آگاه و مؤمن باشید، در کنار شما هستیم.
این علاقمندی از تشویقهای پایان فیلم تا احساسات برانگیخته تعدادی از مخاطبان که بویژه لحظات انتهایی فیلم را با چشمانی اشکبار دنبال میکردند تا سخنانی که پس از اتمام فیلم و بیرون از سالن نمایش عنوان میکردند، همگی نشان از آن داشت که فیلم توانسته است در رسیدن به بخش قابل توجهی از اهداف خود که همانا بازنمایی برگی از تاریخ زرین فرهنگ و ادبیات کشورمان حول دو شخصیت برجسته آن یعنی شمس و مولانا است، موفق عمل نماید.